خاکریزهای کاغذی

کتابخوانی‌های من...

خاکریزهای کاغذی

کتابخوانی‌های من...

خاکریزهای کاغذی
دیروز توپ بود و تانک و سنگر و خاکریزهای خاکی و...

امروز قلم است و کتاب و نشریه و سایت و خاکریزهای کاغذی و...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زنده باد کمیل» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۸۹، ۰۹:۵۷ ق.ظ

زنده باد کمیل

خـاکـریـزهـای کـاغـذی - زنده باد کمیل

اولین کتابی که قصد معرفی آن را دارم « زنده باد کمیل » نام دارد.

نویسنده این کتاب محسن مطلق است که با زبانی ساده و روان به بیان خاطرات خود از همرزمان و دوستان شهید و به گفته خودش مظلوم‏ترین و غریب‏ترین انسان‏ها می‏پردازد که در گردان کمیل در جبهه حق علیه باطل مبارزه می کردند.

انصافاً کتاب قشنگی است. اهمیتش را از این فرموده رهبر معظم انقلاب در مورد آن بیشتر می فهمید:

«از این نوشته عطر اخلاص به مشام می رسدو چه زیباست روایت صحنه هایی که از اخلاص و ایثار سرشار است.نویسنده فروتنانه خود را غالبا در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است.خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثنایی ترین فرصت های الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد ایمان و اراده و فداکاری،به مدارج عالی رسیدند.این کتاب همچنین بخاطر زبان روایتش و طنزی که خیلی از جاها نمک نوشته کرده است،از بعضی دیگر خاطره های مکتوب خواندنی تر است.باید ترجمه شود.14/11/70 »

اخلاصی که رهبر فرزانه می فرمایند در سرتاسر این کتاب حس می شود.

استقبال از « زنده باد کمیل » به گونه ای بوده که چاپ اول این کتاب سال 1386 بوده که تا کنون(مهر 89) به چاپ دهم رسیده است!

قسمت کوتاهی از صفحه 47-48 این کتاب تحفه ای باشه برای شما به یاد شهدا...

« ... آخرین روز ماموریت گردان {کمیل} فرا رسید و بچه ها با همه خاطرات خوب مهران خداحافظی کردند.

خداحافظ ای نزدیک ترین سنگر به کربلا

خداحافظ ای دشت شقایقهای وحشی

خداحافظ ای شب های پر ستاره مهران

خداحافظ ای شهیدان، ای یاران سبک بال

بعد از تحویل دان خط و بازگشت به کرخه، تمامی گردان به مرخصی رفت.

در تهران که بودیم، مجلس ختمی برای شهیدان ماموریت پدافند مهران ترتیب دادیم. بچه های گردان با شور وصف ناپذیری در مجلس شرکت جسته بودند. عده ای از بچه ها هم که چند ماه پیش بخاطر درس و مدرسه از گردان تسویه کرده بودند، در نبود یاران بیشتر می سوختند.

بالاخره سر و ته مرخصی را هم آوردیم و از تهران، شهر و بلد گناهان کبیره، فرار کردیم و همان سنگرهای نمور و تاریک خودمان، همان چادرهای پر از عقرب و رطیل کرخه، همان ساختمان های گرم دوکوهه، همان رویدادهای هفته آشپزخانه و خلاصه همان لباسهای خاک آلود و پر چین و چروک را به هر چه هتل و غذاهای رنگارنگ و لباسهای آن چنانی شهرزده ها ترجیح دادیم؛ همان بهتر که بعضیها نفهمند که توی این بیابانها چه می گذرد! »


به نقل از سایت پاتوق کتاب «اریک بوتل» پایان‏نامه 1000 صفحه‏ای مقطع دکترایش را با عنوان «زنده‏ باد کمیل» درباره این کتاب 120 صفحه‏ای نوشته است.

خواندن این کتاب را به خصوص به جوانان توصیه می کنم.

پـــــــــــــــــــــــــــی نوشتـــــــــــــ

تصویر مربوط به چاپ های قبلی کتاب است. چاپ جدید متفاوت است.

۰ نظر ۲۲ مهر ۸۹ ، ۰۹:۵۷
احسان عابدی