خاکریزهای کاغذی

کتابخوانی‌های من...

خاکریزهای کاغذی

کتابخوانی‌های من...

خاکریزهای کاغذی
دیروز توپ بود و تانک و سنگر و خاکریزهای خاکی و...

امروز قلم است و کتاب و نشریه و سایت و خاکریزهای کاغذی و...

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی کتاب» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

داستان؛ گام به گام

‌دتی است برخی کتابداران و همکاران محترم معرفی کتاب‌هایی را خواسته‌اند تا با نقد داستان و فراگرفتن آن آشنا شوند. من مطالعاتی درباره داستان و داستان نویسی داشته‌ام که البته مختصر و نه حرفه‌ای بوده است.
برای نقد کردن یک کتاب و بخصوص داستان و رمان، باید با داستان و ساختار داستان آشنا شد. هر رمان و داستانی عناصری دارد که نقاط ضعف و قوت آن بستگی به رعایت آداب داستان نویسی و قوت و ضعف نویسنده در پرداخت عناصر داستان  دارد.

برای آشنایی با کتاب‌هایی که در این باره نوشته شده و با زبان نسبتاً ساده داستان و عناصر آن را بازگو می‌کند، به تناوب چند کتاب متفاوت معرفی خواهم کرد.

اولین کتاب، " داستان؛ گام به گام " اثر حسین فتاحی است. این کتاب را انتشارات صریر که وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس است، منتشر کرده است.

البته ویژگی این کتاب این است که اصول و مبانی داستان را با نگاهی به آثار جنگ و دفاع مقدس مطرح می‌کند، اما اصل مطالب و توضیحاتی که درباره عناصر داستان ارائه می‌شود، قابل استفاده برای عموم نیز هست.

متنی که فتاحی نوشته، بسیار ساده و خوشخوان است. سعی کرده عبارات و اصطلاحات خیلی تخصصی و مبهم برای خواننده عادی را به کار نبرد.

این کتاب ۱۰ فصل دارد: داستان و غیر داستان، پیرنگ داستان، زاویه دید، شخصیت‌پردازی، روایت یا پرداخت داستان، نثر داستانی، لحن، زندگی‌نامه داستانی، رمان خاطره.

در انتهای اکثر فصل‌ها نمونه‌ای از داستان‌های مطرح نیز آورده شده تا مخاطب در همان لحظه بتواند با موضوع ارتباط برقرار کند. مثلاً داستان‌های "بار" از مجید قیصری، "آتش به اختیار" از بایرامی، "فال خون" از غفارزادگان، "پیرمرد بر سر پل" از همینگوی و ... برای آشنایی مخاطب با مباحث مطرح شده در انتهای چند فصل آورده شده است.

 ان شاءالله در آینده چند کتاب دیگر با موضوع داستان و ساختار داستان معرفی خواهم کرد.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۱
احسان عابدی
يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۰ ق.ظ

سینما پاراگراف

خـاکـریـزهـای کـاغـذی - سینما پاراگراف

«سینما پاراگراف» کتابی است از محمدرضا حدادی که انتشارات میراث اهل قلم، ناشر محبوب دوران دانشجویی، منتشر کرده است.

این کتاب همان طور که زیر عنوان اصلی روی جلد نوشته شده، «گزیده‌ای از بهترین دیالوگ‌های تاریخ سینما» است که از بین فیلم‌های کشورهای مختلف انتخاب شده است. البته این توضیح را باید کمی اغراق آمیز دانست که این 72 فیلم انتخاب شده، بهترین فیلم‌های تاریخ سینما است. اگرچه بیشتر آنها فیلم‌های معروف سینما باشد.

در بین این 72 فیلم، 14 فیلم ایرانی هم دیده می‌شود. در انتخاب فیلم‌های ایرانی هم باید تامل کرد!

مثلاً فیلم‌هایی مثل «قاعده بازی» و «مارمولک» انتخاب شده اما کارهایی چون «هامون» یا «از کرخه تا راین» و «شوکران» یا حتی «گاو» و... دیده نشده است.

نویسنده به مقدمه‌ای 2 صفحه‌ای از خود بسنده کرده و مابقی 80 صفحه را به دیالوگ‌های انتخابی خود اختصاص داده است. هر فیلم در یک صفحه که عنوان فیلم و ترجمه آن به انگلیسی، نام فیلمنامه نویس و کارگردان، سال تولید، تصاویری از بازیگران و کارگردان و بالاخره گزیده‌ای از دیالوگ!

دو فیلم «قیصر» کیمیایی و «سوته دلان» علی حاتمی که تولید قبل از انقلاب هستند هم انتخاب شده‌اند.

کتاب خواندنی است. حداقل می‌تواند یادآور خاطره فیلم بینی برای بعضی‌ها باشد.

قیمت پشت جلدش که سال 91 خورده، 1500 تومان است، ناقابل!

خواندنش هم شاید کمتر از یک ساعت وقت تان را بگیرد.

این هم تصویری از صفحه بندی داخلی کتاب:

 


,,,,
۰ نظر ۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۰
احسان عابدی
دوشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ۰۳:۴۶ ق.ظ

تالار پذیرایی پایتخت

خـاکـریـزهـای کـاغـذی - تالار پذیرایی پایتخت

تالار پذیرایی پایتخت
تالار پذیرایی پایتخت رمانی است اجتماعی از محمدعلی گودینی که قطع جیبی آن به تازگی توسط انتشارات سوره مهر در 445 صفحه منتشر شده است.


رمان گودینی در جشنواره داستان انقلاب به عنوان رمانی با موضوع انقلاب قابل تقدیر شناخته شد. گرچه موضوع اصلی آن انقلاب اسلامی نیست. همچنین در جایزه جلال آل احمد از آن تقدیر شده است.
داستان مربوط به اصلاحات ارضی شاه و درآوردن زمین های کشاورزی از دست مالکان و تقسیم آن بین رعیت هاست. رعیت های بیچاره که شیرینی طرح در ابتدای مالک شدن زیر زبانشان رفته، پس از مدتی با همدیگر کنار نیامده و کار به درگیری می کشد. بعد از مدتی هم یکی یکی به فکر فروش زمین ها افتاده و به قول گودینی، بن کن کرده و به پایتخت مملکت کوچ می کنند تا بلکه مثل ناصرخان سرنجله، برای خودشان کسی شده و همسایه دولت و نخست وزیر شوند!
پس از مهاجرت رعیت های روستا به پایتخت مملکت و زندگی فلاکت بار و گاه همراه با خفت و خواری، خودشان متوجه اشتباه شده اما راه برگشتی هم ندارند.
در گوشه گوشه رمان، هرجا لازم بوده، نویسنده نقبی هم به اوضاع انقلاب و تحرکات امام خمینی (ره) و مواضعش زده است.
هدف نویسنده شرحی بر مصایب اصلاحات ارضی در دوره محمدرضاشاه پهلوی و پیامدهای آن است که به ویژه روی کوچ روستاییان کشاورز به پایتخت و سایر شهرها می پردازد.
اصلاحات یا همان تقسیم اراضی که به توصیه مستقیم آمریکا در اوایل دهه 1340 در ایران تصویب شده و شاه مصرانه پیگیر اجرایی شدن آن بود، به دلیل ابعاد غیر شرعی مورد مخالفت شدید علما از جمله حضرت آیت الله بروجردی، مرجع تقلید شیعیان، واقع شد. این طرح در کنار برخی ویژگی های مثبت، پیامد های اجتماعی و اقتصادی ناخوشایندی برای کشور داشت. در واقع نیت اصلی امریکا از اجرای این طرح، جلوگیری از رشد نظام کمونیستی – سوسیالیستی بود که موجب از هم پاشیدگی نظام یکپارچه کشت و ظهور طبقه کشاورزان خرده پا - و غالباًَ بدون امکانات- گردید.
محمدعلی گودینی متولد 1335 و روستازاده است و طبیعتاً خود شاهد رویدادها و حواشی اجرای این طرح بوده است. شاید به نوعی می توان رمان او را توصیف آنچه در دوران نوجوانی و جوانی دیده است، نامید. بخصوص اینکه رمان به روایت اول شخص می باشد.
دقت نویسنده در انتخاب نام رمان قابل تحسین است. از این رو که خواننده هنوز به نیمه رمان نرسیده معنای مجازی تالار پذیرایی پایتخت را می فهمد، اما به آخر رمان (صفحه 400 قطع جیبی) که می رسد منظور حقیقی نویسنده فاش می شود که تالار پذیرایی عروسی است به نام « پایتخت » که قرار  است افتتاحیه آن با عروسی برات علی برگزار شود!!
درواقع اتفاقاتی که در شب عروسی برات علی در تالار پذیرایی پایتخت رخ می دهد و نقل قول پایانی غلام علی در صفحه آخر که می گوید: « عجب پایتختی! عجب تالار پذیرایی پایتختی! ... کاش هرگز به پایتخت مملکت نیامده بودیم. » لب لباب نویسنده از شرح آن همه مصایب کوچ روستاییان به پایتخت مملکت است.
سبکی گودینی برای نگارش رمان، رئالیسم است و این برای رمانی که قصد دارد فضا و سبک زندگی در یک «دهات» را به وضوح برای مخاطبش جا بیندازد، بهترین سبک است. توصیفات دقیق نویسنده از صحنه ها و جزئیات اتفاقات، بیانگر تسلط گودینی بر سبک رئالیسم است. گرچه در بسیاری از موارد توصیفات بی جا و بی موردی هم هست که فقط رمان را طولانی تر می کند. مثلاً چندین و چند مورد فقط باد یا نسیمی توصیف می شود که نرمه خاکی را به همراه دارد! یا در اوایل رمان، توصیف طویله مرغ ها و حرکات مرغ و خروس ها که جز زیاده روی چیزی نیست!
البته گودینی در توصیفاتش هنری قابل تحسین به خرج داده و آن، وصف صحنه ها و تغییر آنها در میان نقل قول هاست. این ویژگی را در این نقل قول از «آقامشی» می بینید: « شاه مراد، خیال نکن من دائی زاده عشقل هستم – کدخدا نگاه بقیه کرد و زل زدبه دهان آقامشی- کاری نکن عشقل را با همین حال و روزش بندازم پشت خر بور و ... »
از دیگر ویژگی های سبک رئالیسم که نسبتاً مشکل هم هست، عدم ورود به حوزه تخیلات و افکار شخصیت هاست که گودینی انصافاً به خوبی از عهده اش برآمده است. بجز چندمورد که درباره خودش است، هیچ کجا از افکار و تخیلات سایر شخصیت ها کلمه ای ننوشته است.
از پی نویس صفحه اول پیداست که نویسنده بنا دارد واژه های دشوار و ناآشنای متن را برای خواننده معنا کند. اما نتوانسته از عهده این کار به خوبی برآید. مثلاً واژه هایی همه فهم مانند «بی بی» یا «تاوان» معنی شده اما واژه هایی چون «غیه»، «فوطه» و چند کلمه ناآشنای دیگر را بدون معنا گذاشته است.
گودینی اشتباه فاحشی هم در نقل قول هایش دارد که به سختی قابل گذشت است! به این نقل قول دقت کنید: « آدم تا خودش توی پایتخت مملکت نباشد از ئی چیا سردرنمی آورد. » ترکیب نازیبایی از زبان رسمی و محاوره! یا باید بگوید « از این چیزها... » یا بگوید « تا آدم ... نباشه از ئی چیا سردر نمیاره ». تمام نقل قول های روستاییان به همین شکل آورده شده است.
تعدد اسامی و شخصیت ها هم از ویژگی های تالار پذیرایی پایتخت است که البته چون خواننده را خیلی سردرگم نمی کند، از ارزش زبانی و ادبی رمان نکاسته است. البته در انتخاب اسامی کمی افراط در دهاتی نشان دادن شخصیت ها به چشم می آید. نام هایی مانند تاج ماه، نیم تاج، تاج دولت، اروج، شیرکوه قوزو، شیرولی، شوق علی و ... کمی تو ذوق می زند!
« تالارپذیرایی پایتخت » رمانی است خواندنی که به جرات می توان گفت در مواردی وضعیت فرهنگ در دوره پهلوی دوم را به تصویر کشیده است. وضعیت سینما ها، کافه ها، جشن 2500 ساله، مدل زندگی و ...
خواندنش را توصیه می کنم.

۱ نظر ۲۴ بهمن ۹۰ ، ۰۳:۴۶
احسان عابدی